اشعار خیلی عاشقانه دو هزار بیست
نمیتوانم قول بدهم
کـه تـو تنها دختری هستی
کـه در زندگیام عاشقاش خواهم بود
چون چند سال دیگر
یک دختر دیگر بـه زندگیام وارد خواهد شد
کـه تـو را مادر صدا می زند
وقتی با تـو هستم
بـه چیز دیگری نیاز ندارم
مـن فقط با تـو احساس کامل بودن میکنم
تـو را دوست دارم
جوری کـه هیچکس دیگر را
هرگز دوست نداشتهام
مطمئنم کـه بعد ها هم
کسی رابه اندازهی تـو
دوست نخواهم داشت
والدین مـن همیشه بـه مـن می گویند
کـه نباید هرگز از رویاهایم دست بکشم
پس، دختر، بهتر اسـت بدانی
کـه مـن هرگز از تـو دست نخواهم کشید